آتیش پاره احمد سعیدی
101
15,873
رضا بهرامی نفس تنگی
مگه مى شه با چشم گريون بخندم
رو عشقى كه داشتم چشامو ببندم
توو قلبت چرا عشق من ته نشين شد
شدم عاشقِ تو وَ آخر همين شد
چجورى جداشم من از تو يه لحظه
كه دنيا بدونت برام دردِ محضه
يه بغضى دوباره گلومو گرفته
خدا هم يه جورى ازم رو گرفته
مى دونى كه بى تو غمى حل نمى شه
دلم واسه مرگش معطل نمى شه
هزارتا سوالِ همش بى جوابه
ميونِ من و تو كى خونه خرابه
نفس تنگى دارم هوا باز غباره
نياى حال قلبم همينه دوباره
منم شاكى از عشق كه حكم بدى داد
كه حرفِ جدايى تو فالِ من افتاد
چرا عاشقا رو به حسرت شناختن
اونايى كه موندن ته قصه باختن