ماه ترین ماه جهانم نفس باش به جانم
در تب و تاب و هیجانم گرفته زبانم
عاشق و دیوانه ی آنم که با تو بمانم
جان به لبم کردی بس که تو خونسردی
رفتی که برگردی ماه شب من
تویی آرامش آنکه شدم رامش
عشق خوش آرایش تاب و تب من
جان به لبم کردی بس که تو خونسردی
رفتی که برگردی ماه شب من
تویی آرامش آنکه شدم رامش
عشق خوش آرایش تاب و تب من
گشتم نبود مثل تو نگرد اصلا نیست تو
از آسمان افتادی مث تو دلبر نیست
گوهر تویی و الماسم کنارت زیبا نیست
جان به لبم کردی بس که تو خونسردی
رفتی که برگردی ماه شب من
تویی آرامش آنکه شدم رامش
عشق خوش آرایش تاب و تب من
جان به لبم کردی بس که تو خونسردی
رفتی که برگردی ماه شب من
تویی آرامش آنکه شدم رامش
عشق خوش آرایش تاب و تب من
فوق العاده
عالییییی